بین 21 اسفند تا 29 اسفند باشد لیمویی هستید.
حالا که رنگتو فهمیدی برو تو ادامه ی مطلب که بقیه ش هم بفهمی !!!
ادامه مطلب ...اگر تازه ازدواج کردهاید، از این خطاها بپرهیزیدزوجهای جوان شباهت زیادی به دانشجوهای سال اول دانشگاه دارند. آنها تازه مشغول یادگیری خم وچم زندگی مشترکاند. آگاهی از اشتباهات معمول در اوایل ازدواج میتواند کمک کند که مانع بروز آنها شویم. در پیچ و خم دلدادگی و حرفهای نگفته جوانی، واقعیتهای یک عمر زندگی در کنار یکدیگر و تجربه حوادث تلخ و شیرین و مهارتهای لازم برای شناخت و تجزیه و تحلیل مشکلات زندگی فراموش میشود. یادآوری چند نکته به همه ما کمک میکند تا مسافتی دورتر از شروع زندگی مشترک و رویاپردازیهای عاشقانه را مشاهده کنیم...
ادامه مطلب ...از زندگی خسته شده اید؟ دیگر زندگی به کامتان نیست! نگران نباشید چون عده ی زیادی هم مثل شما هستند و با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. لذا برای آن حتماً راه حلی اندیشیده شده است. با سری به کتابفروشی های مختلف می توانیم تعداد زیادی از کتاب هایی که به این منظور تهیه شده اند را ببینیم. لیست صدتایی زیر به بیان نکات بسیار ساده و جذاب در این زمینه می پردازد که شاید با اینکه همه ی ما آن ها را می دانیم، ولی ندانیم که می دانیم! با هم این لیست را می خوانیم:
ادامه مطلب ...برای آنکه از زندگی لذت ببرید و شادتر باشید، نیازی نیست تغییرات بزرگ و اساسی در زندگیتان ایجاد کنید. با 7 راهکار ساده و کوچک هم میتوانید شادی را به زندگی خود هدیه دهید.
ادامه مطلب ...کریستوفر قیصر جوان 29 ساله امریکایی اهل کارولینای شمالی زمانی که قصد
شکار قطار روح را داشت خود قربانی شده و زیر یک قطار واقعی له شد.
داستان
از این قرار است که 119 سال پیش قطاری با 100 مسافر در حال عبور از پل
معروف بوستیان بود که از ریل خارج شده و از ارتفاع 40 متری به پایین سقوط
می کند. تمام مسافرین کشته شده و این حادثه در ذهن مردم محلی آن منطقه
برای همیشه به خاطر سپرده شد. مردم کم کم به شایعاتی دامن زدند که جنبه
تخیلی داشت. برخی اعتقاد پیدا کردند که قطار مذکور که در 1891 از ریل خارج
شد همچنان وجود دارد و بعضی وقتها به صورت روح ظاهر شده و از روی پل عبور
می کند. بر این اساس هر ساله عده ای اذعان می کنند که قطاری را در حالی که
چرخ هایش صدای گوشخراش داده می بینند که مسافرانش در حال جیغ زدن هستند.
از
آن به بعد عده ای ادعا میکردند که میتوانند قطار روح را با مسافرانش
ببینند و برخی نیز ادعا داشتند که میتوانند قطار روح را شکار کنند.
کریستوفر
بیچاره نیز جزو افرادی بود که ادعا میکرد میخواهد قطار روح را شکار
نماید و برای همین ساعت 2:45 بامداد همراه عدهای از دوستان روی پل رفته و
مدعی شد که می خواهد قطار را بگیرد.
اما اینبار قطاری واقعی با سرعت 40
مایل در ساعت به وی نزدیک شده اما وی به دوستان خود می گفت باید قطار روح
را شکار کند ! قبل از لحظه تصادف دوستانش از روی ریل کنار رفته اما وی و یک
زن دیگر روی ریل ماندند. در اخرین ثانیه ها مهندس قطار ترمز را کشید اما
فایده ای نداشت و کریستوفر خیالاتی زیر قطار له شد.
زنی هم که در لحظه آخر توسط قربانی به بیرون ریل انداخته شده بود در بیمارستان ایالتی بستری شد.
اگر گفتید متوسط میزانی که یک خانم در طول عمرش رژلب میخوره چقدره ؟!!
یک زن در کل زندگی اش 2 کیلو رژلب میخوره و این رژلب حاوی 300 گرم سرب میباشد که 68 درصد میزان سرطان را در خانمها افزایش میدهد.
متاسفانه درصد بالایی از رژلب ها دارای مواد اکسید آهن، پلی اتیلن،دی
اکسید تیتانیوم هستند و خطر ریسک ابتلا به سرطانهای ریوی و سینه را تا 55
درصد بالا میبرند.
برای اینکه مطمئن بشید که رژلب شما حاوی سرب نیست و سالم است کافی است
مقداری از آن را روی پوست دست خود بکشید و با طلای زرد محکم روی آن چند
بار بکشید، اگر رژ لب به رنگ سیاه و تیرگی متمایل شد حاوی سرب است و آن را
دور بریزید.
چند ماه پس از مرگ «حجاج» حاکم اموی کرمان و فارس که ماموریت پشتیبانی از حمله نظامی به مازندران و تصرف این منطقه از ایران را داشت که هنوز به تسخیر اعراب در نیامده بود، یزید ابن مهلب که از سوی دمشق مامور این کار شده بود 31 ماه مه سال 714 میلادی به تنهایی دست به حمله زد که از مازندرانی ها شکست خورد و عقب نشینی کرد. ابن مهلب دو سال بعد دو واحد کوهستانی بر نیروی خود اضافه کرد و از سه نطقه به مازندران حمله برد که بازهم شکست خورد و با دادن تلفات سنگین عقب نشینی کرد و با این دو تجربه در صدد جمع آوری نیرو برای حمله نظامی دیگری بود که در جریان یک توطئه داخلی به قتل رسید. مازندرانی ها و گیلانی ها بعدا، خود داوطلبانه مسلمان شیعه مذهب شدند و فشار نظامی اعراب در کار نبود. قبلا گروهی از خانواده های مازندرانی که در دوران ساسانیان افسران ارتش ایران را تامین می کردند و به اسپهبدان معروف بودند دست به مهاجرت از ایران زده بودند. خانواده های اسپهبدان و گروهی دیگر از ایرانیان پس از انقراض ساسانیان برای این که به دست اعراب نیافتند دست عزم مهاجرت به هند کرده بودند. این ایرانیان در سال 716 میلادی به گجرات هند رسیدند و شهر سنجان (سنگان) را در این منطقه تاسیس کردند (برای اطلاع از جزئیات به کتاب قصه سنجان، چاپ بمبئی مراجعه شود). این ایرانیان مهاجر، در هند به «پارسیان» معروف شده اند که پس از گذشت 13 قرن همچنان به ایران و فرهنگ ایرانی وفادار مانده اند. این مهاجران در قرن گذشته به صنعتی شدن و استقلال هند کمک موثر کردند و شوهر بانو ایندیرا یک پارسی به نام پیروز گاندی بود که پسرش راجیو نخست وزیر هند شد و بیوه او سونیا هم اکنون رئیس حزب حاکم هند است.
مطمئنا با خوندن این مطلب دیگه به بدشانسی خودتون گلایه نمیکنین !!! خیلی جالبه حتما بخونید !!!
ادامه مطلب ...