MoonWalker

مرجع طنز و سرگرمی !!!

MoonWalker

مرجع طنز و سرگرمی !!!

مصرف برق ایران 3 برابر مصرف برق در دنیا

معاون مدیریت مصرف شرکت توانیر با بیان اینکه مصرف برق ایران 3 برابر مصرف برق در دنیاست, گفت: با صرف اعتباری بالغ بر دو هزار میلیارد ریال, 2 افزون بر هزار مگاوات در مصرف برق صرفه جویی خواهد شد. علیرضا احمد یزدی, میزان سرانه مصرف برق در جهان را بین 1000 - 900 کیلو وات ساعت در سال و سرانه مصرف برق در ایران را 2900 کیلو وات ساعت در سال اعلام کرد و گفت: 3 مصرف برق ایران برابر مصرف برق در دنیاست. معاون مدیریت مصرف شرکت توانیر افزود: ضمن انجام اقدامات بهینه سازی و تلاش در کاهش روند میزان مصرف در کشور هنوز با استاندارد جهانی فاصله زیادی داریم و بایستی با انجام اقدامات بهینه سازی بیش از پیش و حمایت مدیران ارشد صنعت برق از مدیریت مصرف بهینه سازی و اختصاص چارت مناسب برای پرسنل مدیریت مصرف در ستاد و شرکتهای توزیع و همچنین تامین اعتبارات کافی جهت اجرای پروژه های مدیریت بهینه مصرف فاصله خود را با جهان از نظر مصرف برق کم کنیم. احمد یزدی ضمن ارزیابی مثبت اقدامات بهینه سازی در زمینه مدیریت مصرف برق در سال گذشته و سال جاری گفت: درصورتی که 200 دراین زمینه میلیارد تومان هزینه نماییم, 2000 مگاوات درمصرف برق شبکه های سراسری صرفه جویی خواهد شد و ارزیابی به عمل آمده در این زمینه حاکی از آن است که اقدامات انجام شده تا 10 برابر احداث ظرفیت های جدید نیروگاهی از نظر اقتصادی برای کشور مقرون به صرفه خواهد بود. وی اعلام کرد چنانچه دولت حمایت های خود را همچنان در عرصه مدیریت بهینه مصرف ادامه دهد, مطمئنا این اقدامات علاوه بر کاهش میزان مصرف, از نظر اقتصادی نیز نسبت به احداث نیروگاه های جدید به منظور تامین برق شهروندان مقرون به صرفه خواهد بود.

گل باقالی

یکی بود یکی نبود . یه گوسفندی بود به اسم ... . نه اسم نداشت.اصلاٌ گوسفند اسم می خواد چه کار .این گوسفند ما با بقیه گوسفندا فرق می کرد نه از اون مدل گوسفند سیاه ها بود ، نه از اون مدلایی که هر روز واسشون کتاب می نویسن . یه گوسفند گل باقالی بود ، شاید فکر کنید همچین گوسفندی وجود نداره ولی من خودم با چشمای خودم دیدمش.

همه از این که گل باقالی بود خوششون می اومد بجز خو دش ، خودش دوست  داشت سیاه باشه ، یا حتی یه گوسفند معمولی باشه و گل باقالی نباشه. دوست نداشت همیشه لبخند بزنه ، دوست نداشت وقتی از یه چیزی خوشش نمی آد بگه به به ، دوست داشت بره به گوسفند همسایه بگه که کله پاچه دوست نداشتن ربطی به طهرونی بودن نداره ، بجای اینکه یه خنده عاقل اندر سفیه تحویلش بده ، یا اینکه به خوک سر کوچشون بگه که اصلاً از اینکه تو زندگی مردم دخالت می کنه خوشش نمی آد .یا اینکه به گربه اونور کوچه بگه که اصلا دوست نداره در مورد لباسش نظر بده و به آقا گربه بگه لباس برای محافظت بدن بوجود  اومده نه برای پوشوندن یه جاهای خاص !

خلاصه سرتون رو درد نیارم.اصلا دوست نداشت مطابق میل مردم باشه ، دوست داشت, خودش باشه دوست داشت اگه از چیزی خوشش نمی آد بگه اه اه ، یا وقتی نظرات چرت و پرت و می شنوه نگه ممکنه .

گوسفندمون دوست  داشت قیافه منوچهر خان معتمد الدوله رو وقتی بهش می گه منوچ ، ببینه و از ته دل بخنده ... ولی هیچ وقت جراتش رو پیدا نمی کرد.

یه روزی از روزا که گل باقالی داشت تو بازار می گشت ، یه آگهی جالب دید!"عمل زیبایی بواسطه دکتر زیباپسند،رفع لک و مک های شما و ..."فکر کرد که بره یه عمل زیبایی انجام بده و خودش رو بکنه یک گوسفند سیاه درست و حسابی.

وقتی رسید به مطب دکتر ، خیلی تعجب کرد تا اون موقع فکر می کرد خودش تنها گل باقالی دنیاست تازه فهمید که هزار مدل گل باقالی داریم ، گل باقالی  هایی اصلاً یادشون میره خودشون چی می خوان ، گل باقالی هایی که ارزش هاشون ارزشهای دیگرانه ، گل باقالی هایی که فقط حرف مردم واسشون مهمه ، یعضی هاشون هم که بدتر بودن فقط خوشحالی مردم.آروم رفت نشست یه گوشه . در عرض چند دقیقه ای که اونجا نشسته بود گوسفند بغلی هزار جا زنگ زد و انواع و اقسام تبریکات رو به طرفش تحویل داد ، از تولد گرفته تا عروسی دوست خواهر زن پسر عموی طرف.

یه کم از اینکه اومده بود پشیمون شد.تصمیم گرفت با وضعیت موجودش بسازه، بلند شد و به طرف خونشون راه افتاد . وقتی رسید خونه دید باباش داره یه برنامه نگاه می کنه در مورد قانون جذب ، بعد بابا گوسفندی رو کرد به گل باقالی و گفت : ببین چقدر جالبه ،  اگه به اتفاقات خوب فکر کنی همون اتفاق ها برات می افتد .

گل باقالی خندید و گفت : ممکنه!

ملا نصرالدین

داستان خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد,
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟

داستان دم خروس

یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت,
ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت:خروسم را بده! دزد گفت: من خروس ترا ندیده ام,
ملا دفعتا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید

 


داستان خروس شدن ملا

یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر بسر او بگذارند به همین جهت هر کدام تخم مرغی با اورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!
ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!
ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!

 

داستان الاغ دم بریده

یک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملابا خودش گفت: این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید.
اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد.
اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است
!

 

داستان مرکز زمین

یک روز شخصی که می خواست سر بسر ملا بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟
ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟
اتفاقا از نظر علمی هم به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.

علت جنگ


شخصی از ملا پرسید: می دانی جنگ چگونه اتفاق می افتد؟ ملا بلافاصله کشیده ای محکم در گوش آن مرد می زند و می گوید: اینطوری!


راه گم کرده


ملا خود را از دست طلبکاران به مردن می زند، او را شستشو داده کفن می کنند و در تابوت نهاده به طرف گورستان می برند تا دفن کنند اما تشییع کنندگان راه قبرستان را گم می کنند و هر چه می گردند موفق نمی شوند به یافتن راه، ملا که طاقت خنگی آن ها را نداشت از میان تابوت بلند شد و گفت راه قبرستان از آن طرف است!


کندن بال مگس


ملا در اتاقش نشسته بود که مگسی مزاحم استراحتش می شود، مگس را می گیرد و یک بالش را می کند. مگس کمی می پرد دوباره مگس را می گیرد و بال دیگرش را هم می کند. او می گوید: بپر  ولی مگس نمی پرد. به خود می گوید: به تجربه ثابت شده است اگر دو بال مگس را بکنید گوش او کر می شود!


عقل سالم 


 زن ملا به عقل خود خیلی می نازید و همیشه پیش شوهرش از خود تعریف می کرد. روزی گفت: مردم راست گفته اند که دارای عقل سالم و درستی هستم. ملا جواب داد: درست گفته اند چون تو هرگز عقلت را به کار نمی بری به همین دلیل سالم مانده است

نوزاد مرده ای که پس از نوازش های مادر زنده شد !!

یک نوزاد نارس در استرالیا که به گفته پزشکان مرده بود پس از آنکه مورد نوازشهای مادر قرار گرفت زنده شد.

والدین این نوزاد با شور و شوق از این معجزه شگفت انگیز و الهی یاد می کنند. این زوج جوان که کیت و دیوید اوگ نام دارند در سیدنی استرالیا زندگی می کنند. 5 ماه پیش کیت که هفتمین ماه بارداری خود را پشت سر می گذاشت به بیمارستان منتقل شد و دوقلوهای وی به نامهای جیمی و امیلی نارس متولد شدند اما جیمی که در لحظه تولد تنها کمی بیش از 900 گرم وزن داشت پس از چند دقیقه مرد.

پزشکان این خبر را به والدین آن اعلام کردند اما کیت و دیوید خواستند که چند لحظه ای نوزاد را در آغوش خود نگه دارند.
اما پس از گذشت دو ساعت که جیمی در آغوش مادر بود و مادر نام آن را صدا می کرد اولین علائم حیات را از خود نشان داد.

این زوج جوان بلافاصله به پزشکان اطلاع دارند و آنها پس از انجام معایناتی واکنشهای طبیعی عصبی نوزاد را تائید کردند.

براساس گزارش دیلی میل، در این لحظه کیت تصمیم گرفت چند قطره شیر را روی لبهای نوزاد بریزد و این کار را تا زمانی که نوزاد بیدار شد ادامه داد و سرانجام این نوزاد پس از دو ساعت بدون هیچ گونه علائم حیاتی، زندگی خود را آغاز کرد و برای اولین بار نفس کشید.

مادر این نوزاد در این خصوص گفت: "ما خوش شانس ترین آدمهای دنیا هستیم. این پایان خوش با درمانهای پوست به پوست و مادر- فرزند قابل توضیح است. این درمانها به کودکان بیمار کمک می کنند که زنده بمانند. این درمان در استرالیا با عنوان نوازش کانگرو شناخته می شود."

این مادر استرالیایی افزود: "دستها و پاهای کوچکش بدون پاسخ به تحریکات افتاده بودند و حرکت نمی کردند. من آن را به خودم چسباندم و شروع به حرف زدن با جیمی کردم و اسمش را صدا زدم و به او درباره خواهرش و پروژه های آینده خانواده گفتم و بعد ناگهان اولین علائم حیات را نشان داد. کم کم چشمانش را باز کرد. من دکترها را صدا زدم اما هیچکس حرف من را باور نمی کرد."

پزشکان معتقدند که اعلام خبر مرگ این نوزاد به دلیل تشخیص اشتباه پزشکی بوده است با وجود این، این زوج معتقدند که معجزه الهی جیمی را به آنها بازگردانده است.

دیوید در این خصوص به تلویزیون استرالیا گفت: "ما خوش شانس ترین والدین دنیا هستیم. اگر کیت در کار خود پافشاری نمی کرد اکنون احتمالا جیمی در بین ما نبود."

هشدار رئیس گوگل به جوانان اینترنت باز

اکونیوز: رئیس گوگل، هشدار داده است که جوانان ممکن است در آینده مجبور باشند برای فرار از فعالیت‌های اینترنتی خود در گذشته، نام خود را تغییر دهند.

ادامه مطلب ...

نظر یک ریاضیدان در باره زن و مرد

 اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1
اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10
اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100
اگر دارای (اصل و نسب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست
پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت .

ازدواج‌های اینترنتی رو به افزایش !!

به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir)، "شهلا کاظمی‌پور" افزود: آمار ازدواج‌های اینترنتی در حد نگران کننده‌ای نیست ولی به مرور زمان امکان افزایش این مسئله وجود دارد.

ادامه مطلب ...